بسمه تعالی
نزدیکی های انتخابات ، همیشه ، همهی احزاب شروع به فعالیت می کنند ... از جمله حزب قدرتمند سپاه! حزبی که هم اسلحه دارد و هم در همهی نقاط کشور نیروی انسانی و نظامی ! قبل تر ها فقط در هیئت نظارت نفوذکی بود ، الان دیگر به سلامتی ، با بروبچ هیئت اجرایی هم سلام علیکی دارند!
حاج سردار قالیباف هم که اسم سردار طلایی را گذاشته اند اول لیستشان ! انشاءالله به یاری هم تهران را به گ...... الله اکبر
دبیر کل حزب الله ایران (تیم قدرتمند (؟) و پرطرفدار (!) آقای خرازی را می گویم) از لیست سردار حمایت کرده اند .... (کسی نظر دبیر کل حزب الله لبنان را نپرسیده است؟)
حالا تهران را بی خیال ... شهرهای دیگر که وضعیت خراب تر از این حرف هاست ... عملا و رسما حزب نیرومند سپاه برای شورا و خبرگان لیست می دهند !
حالا شورا ها هیچ ، در کار علما هم دخالت می کنند و برای خبرگان هم نقشه می کشند ...
می دانید که سپاهی ها حق ندارند سیاسی بشوند ... اما حزب سپاه که مانعی ندارد ... اصلا حزب سپاه که کار سیاسی نمی کند ...
چه می گویم مگر حزب سپاه عرضهی کار سیاسی هم دارد ؟
هه !
شده اند حزب زور و تزویر .... زرش هم انشاءالله می رسد ! (من بی گناهم ، این جمله همش از خودسانسوری درمی ره)
می گم ، چرا این ها کنترل نمی شن ؟ شاید هم مصلحت باشه که اینا فعالیت سیاسی کنند . شاید دستور ...
نمی دونم ، واقعا الان چه فرقی هست بین سپاه و حزب مشارکت ؟
البته حتما من دارم اشتباه می کنم ... مگه میشه ؟ من شخصا به همهی فرماندهان بالای نظامی ، ایمان دارم (اصل کاری ها رو می گم ها) اما ...
بی خیال! (یعنی خودتون بقیه اشو حدس بزنید)
....
یکی از دوستان نقل می کردند ، یکی از موارد رد صلاحیت شده ها ، مربوط می شود به یک جانباز با یک دست قطع که فوق لیسانس هم دارند ... استناد به مادهی فلانم که خلاصه اش می شود اشتهار به فسق و فساد ! ... به عبارت دیگر ، در افتادن با حزب محترم سپاه در یک مقاله ای!
به نظرتون ، این کارها ، هدفی غیر از اعمال قدرت دارند ؟
هه ! داداش مهدی ما رفت شهید شد ، نونش رو دارن یه سری های دیگه می خورن!
.....
داشتم فکر می کردم ، چند سال دیگه من اگر بخوام یه جا کاندید بشم ، حتما رد صلاحیت می شم ؛ نه؟! ... چه قدر دور می رم ؟ اخیرا برا دانشگاه هم گزینش گذاشتن . نکنه ... نه بابا ... با چفیه ای هاش که دیگه راه میان ... نمیان یعنی؟
بی خیال ... اگه وضع ، به همین صورت پیش بره ، تا اون موقع اصلا ... استغفرالله ...
"الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم"
و اما بعد ...
وای بر من اگر اشتباه کرده باشم و وای بر همه ، اگر اشتباه نکرده باشم . جدا خیلی دارم می ترسم ها ... می ترسم اون دنیا هم سپاهی ها بیان یخه مونو بگیرن !
دوم این که این مطلب رو خیلی وقت پیش نوشته بودم و قصد هم نداشتم توی وبلاگ بذارم (البته متن اصلی ، خیلی کوبنده تر است ... کلی سانسور کردم) اما بعد از مطلب قبلی که همه با آن موافق بودند و بعد از رد صلاحیت شدن آن جانباز ، تصمیم گرفتم ، مطلب را با کمی تصرفی و تلخیص و البته سانسور ، در وبلاگ بگذارم ... آن قدر سر و تهش را زده ام که وقتی دوباره خواندم ، خودم هیچی نفهمیدم!
علی علی
یا الله